اولین گام در راستای انتخاب یك اتصال آكاردئونی ، داشتن تجربه كافی جهت طراحی مسیر پایپینگ ومشخص نمودن مكانهای مناسب تحت عنوان نقاط ثابت ( Anchor ) است .
صرف نظر از شكل كلی و با توجه به نقاط ثابت ، مسیرهای خط لوله ( Piping ) را از نظر شكل انبساط و انقباض های حرارتی می توان تحت مسیرهای مجزا به شكل مستقیم ، L شكل ، Z شكل و... تقسیم بندی نمود . تعداد نقاط ثابت یك مسیر خط لوله بسته به محدودیت های مكانی و چگونگی موقعیت آنها و مقدار انبساط و انقباضی كه یك اتصال می تواند دفع نماید ، تعیین می گردد . تجهیزاتی همچون توربین ها ، پمپ ها ، كمپرسورها ، مبدل های حرارتی ، رآكتورها و از این قبیل تجهیزات می توانند به عنوان نقاط ثابت در نظر گرفته شوند .
در مسیرهایی كه نیروی تراست زیادی ناشی از زانویی ها ، تغییر مسیرها ، شیرآلات و ... وجود دارد سپورتها ، نقاط ثابت و تجهیزات اضافی جهت ثابت نگاه داشتن آنها اهمیت بیشتری می یابد . به طور معمول توصیه می شود تا حدالامكان نقاط ثابت طوری در نظر گرفته شود كه فقط حركت محوری (Axial ) در مسیر مستقیم به اتصال آكاردئونی اعمال شود چرا كه استفاده از یك اتصال آكاردئونی تكی و یا دوتایی محوری اقتصادی تر است .
بهترین مكان نصب برای یك اتصال آكاردئونی در یك مسیر خط لوله با حركت محوری ، مكانی نزدیك به یك نقطه ثابت می باشد راهنما ( Guide ) با فاصله اندكی بعد از اتصال نصب می گردد .
برای طراحی یك اتصال دوتایی (Double Expansion Joint) یك نقطه ثابت میانی(Intermediate Anchor ) كه لوله واسط بین دو بلوز را ثابت نگه می دارد ضروری می باشد. یك خط لوله باید توسط تعداد كافی راهنماها و نقاط ثابت تجهیز شده باشد و در واقع این راهنماها و نقاط ثابت هستند كه چگونگی و مقدار حركت را برای یك اتصال تعریف می كنند. در یك مسیر خط لوله با اتصالی كه جهت حركت محوری طراحی شده است باید طوری راهنماها و نقاط ثابت را در نظر گرفت كه فقط حركت محوری به اتصال اعمال شود. به طور معمول اولین راهنما پس از اتصال به فاصله 4 برابر قطر نامی لوله و فواصل بعدی به مقدار 14 برابر قطر نامی لوله توصیه می گردد كه البته حداكثر فواصل را نیز می توان از نمودار زیر استخراج نمود .